تیم فوتبال پرسپولیس تهران در هفته دوم رقابت های لیگ برتر با ارایه نمایشی دور از انتظار برابر شاهین بوشهر شکست خورد تا زنگ خطرجدی برای حمید استیلی به صدا درآید.
حمید استیلی پس از چند سال حضور به عنوان مربی در تیم پرسپولیس و سرمربی در تیم های استیل آذین و شاهین بوشهر به آرزوی دیرینه خود رسید و هدایت سرخ پوشان را برای لیگ برتر یازدهم در دست گرفت.
البته حضور استیلی در راس کادر فنی پرسپولیس نیز با حواشی زیادی همراه بود و علی دایی آنرا از پیش برنامه ریزی شده خواند.
استیلی برای اینکه تیم قدرتمندی را روانه مسابقات لیگ برتر کند فهرست بازیکنان مورد نظر خود را در اختیار باشگاه قرار داد، اما مسوولان این تیم پرطرفدار تهرانی تنها توانستند بازیکنانی را جذب کنند که خودشان برای حضور در این تیم ابراز تمایل کرده و یا سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشتند.
در هیاهوی بازار نقل و انتقال بازیکنان، مسوولان این باشگاه علی کریمی، میثاق معمارزاده، مهرداد اولادی، جواد کاظمیان، محمد نصرتی و ممدو تال مدافع آفریقایی را جذب کردند.
حتی با جذب این نفرات که با گذشت دو هفته از مسابقات هنوز دو نفر آنها به میدان نرفته اند، نقاط ضعف همیشگی این تیم که چند سالی پابرجامانده، نه تنها مرتفع نشد بلکه باز هم به چشم آمد.
شاید بررسی و آنالیز نقاط قوت و ضعف یک تیم در هفته های اولیه ، شتابزده بنظر برسد اما واقعیت این است که در دو بازی اخیر ، همان مشکلات و نقاط تاریک همیشگی تکرار شد تا صدای اعتر اض هواداران پرسپولیس به آسمان برسد.
* ناکارامدی های تکراری
پرسپولیس همچون همیشه در خط دفاعی بسیار ضعیف و ناهماهنگ است و شیث رضایی برخلاف گذشته ، به هیچ عنوان در شرایط خوبی قرار ندارد و محمدنصرتی هم در دو بازی اخیر اشتباهات مختلفی را مرتکب شد.
از سوی دیگر ابراهیم شکوری در دفاع چپ چندان مطمئن نیست و علیرضا محمد همچون 3 فصل گذشته نه در دفاع کردن موفق است و نه می تواند در کارهای هجومی عملکرد موفقی داشته باشد .وی پس از سالها حضور در فوتبال کشور هنوز در حرکات طولی و ارسال توپهای پخته ، ضعیف عمل می کند .
این بازیکن طی دو بازی اخیر همانند سه دوره گذشته لیگ برتر ، نشان داد که کارایی لازم برای عبور از کناره ها ( اورلب ) ، قدرت حمل توپ و تغذیه مهاجمان را در جناح راست ، ندارد و فاقد توانایی های لازم برای پوشیدن پیراهن تیم بزرگ پرسپولیس است.
شاید نقطه قوت پرسپولیس در این فصل خط هافبک باشد که با حضور مازیار زارع، علی کریمی، محمد نوری و حسین بادامکی می تواند به کمک استیلی بیاید اما در این بازی ها زارع یک نیمکت نشین بود و محمد نوری هم نتوانست انتظارات را براورده کند.
از سویی دیگر، علی کریمی که می تواند با حرکات پا به توپ خود فرصت های گلزنی زیادی به وجود آورد از سوی کادر فنی پرسپولیس به عنوان یک هافبک دفاعی ایفای نقش می کند که به طور یقین چندان فایده ای برای سرخ پوشان ندارد.
نقطه ضعف بزرگ دیگر به غلامرضا رضایی برمی گردد که به زعم کارشناسان " سرپایین " بازی می کند و با اصرار بر حرکات پابه توپ بی ثمر، در کارهای تاکتیکی تیم خلل ایجاد می نماید.
در خط حمله هم پرسپولیس به غیر از اولادی نفر شاخصی ندارد و تمامی امید استیلی به این مهاجم ملی پوش است.
* تغییر در اندیشه های استیلی ،تنها راه نجات
با تمامی این تفاسیر زنگ خطر برای حمید استیلی که سالها به دنبال سرمربیگری در پرسپولیس بود، خیلی زودتر از آنچه که گمان می رفت ، به صدا درآمده است .
علی دایی در دیدار پرسپولیس و ملوان از سوی تماشاگران سرخ پوش تشویق شد و در دیدار با شاهین بوشهر هواداران این تیم که از شکست تیم خود ناراحت بودند علیه استیلی شعار سر دادند.
سرمربی جوان پرسپولیس اگر می خواهد در این تیم دوام آورده و از زیر سایه سنگین علی دایی بیرون بیاید ، راهی به غیر از این ندارد که در تفکرات و اندیشه هایش ، تغییر اساسی ایجاد کند و راهکارهای صاحب نظران فوتبال را بپذیرد.
او باید این نکته مهم را ملکه ذهن خود کند که تیم ریشه دار پرسپولیس در سالهای اخیر با ناکامیهای بسیاری مواجه شده و لذا هوادران سینه چاک این تیم دیگر صبرو حوصله بازیکنان ناکارآمد و بازیهای ضعیف نظیر دیدار اخیر در بوشهر را ندارند.
البته باخت و برد در فوتبال از اجزای اصلی به شمار می اید و شادابی فوتبال به همین شکست ها و پیروزی هاست ، ولی برای طرفداران دوآتیشه قرمز ، ارایه بازیهای ضعیف و اتکا ء به بازیکنان ناکارآمد که به یک " عادت بد "در آمده ، دیگر قابل هضم نیست .
مخلص کلام اینکه استیلی باید بپذیرد که تیمش از یک روزنه نباید بارها گزیده شود و برای انکه قطار این تیم پرطرفدار را بر ریل موفقیت قرار دهد ر اهی به غیر از این ندارد که با کنار گذاشتن نفرات ناکارآمدی چون شیث رضایی، علیرضا محمد، سامان آقازمانی و غلامرضا رضایی و استفاده از دیگر نفرات ، به این خواسته نزدیک شود.
این مربی جوان باید این ایده را در ذهن خود بگنجاند که برای رسیدن به موفقیت باید مشورت پذیر بود ، ضمن اینکه او نباید به بازیکنان کوچکی که طی دو - سه سال حضور در تیم بزرگی چون پرسپولیس ، فاقد کارایی بودند ، اتکا کند.